منتــــــظر طلـــــــــــوع

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ

اثبات امامت علی علیه السلام با آیات قرآن

11 دی 1395 توسط منتظــرطلــوع

❓آیا از آیات قرآن می‌شود امامت امام علی(ع) را اثبات کرد؟

بهترین راه اثبات امامت امام علی(ع) برای اهل سنت، تمسک به قرآن و روایاتی که در توضیح آنها در کتب خودشان نقل شده است، می باشد و البته بدیهی است که انسان باید حقیقت جو باشد تا به توجیهات ناصواب و غیر عقلانی متوسل نشود و چشم را به روی حقیقت نبندد.

در قرآن مجید آیات فراوانی است که با استفاده از احادیثی که از پیامبر اکرم (ص) در شأن نزول آنها وارد شده است، امامت امام علی (ع) را اثبات می نمایند.

به آیاتی چند توجه فرمایید:
1. آیه تبلیغ: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک..[1]» که طبق روایات معتبر از اهل سنت در جریان غدیر خم نازل شده است و در این روز تاریخی پیامبر(ص) با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) رسالت خود را تکمیل فرمود.

2. آیه ولایت: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة…[2]» که ولایت حضرت علی (ع)[3] در کنار ولایت خدا و رسول(ص) قرار داده شده است.

3. آیه اولی الامر: یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم…[4]» که اطاعت از اولی الامر را به نحو مطلق واجب کرده است، و از این الزام مطلق بدست می آید که امام باید معصوم باشد لذا غیر از حضرت علی(ع) که از عصمت برخوردار نیست، نمی تواند امام باشد. علاوه روایاتی که از کتب اهل سنت در ذیل این آیه به معرفی حضرت علی(ع) به عنوان امام و جانشین پیامبر (ع) پرداخته است، بیش ار اندازه است .

4. آیه صادقین: یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین…[5]» که می فرماید: ای اهل ایمان، تقوا داشته و با صادقین باشید و در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.

[1] مائده، 67
[2] مائده، 55.
[3] چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی (ع) بوده است.
[4] نساء، 59
[5] توبه، 119.

 نظر دهید »

شاهکار امیرالمومنین در پاسخ به " یک سوال "

11 دی 1395 توسط منتظــرطلــوع

جمعیت زیادی دور حضرت علی (علیه السلام) حلقه زده بودند ..

1⃣ مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
❓یا علی ! سؤالی دارم .
علم بهتر است یا ثروت؟
✅ حضرت علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.
2⃣ در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد فرمود : بپرس !
❓مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید : علم بهتر است یا ثروت ؟
✅حضرت علی فرمود: علم بهتر است؛
زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.
3⃣ در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ، و امام در پاسخش فرمود:
✅ علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که،
4⃣ چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست ، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید :
❓یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟
✅حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
5⃣ نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد .
✅ حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
6⃣ با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت : حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت !
کسانی که صدایش را شنیده بودند ، پوزخندی زدند . مرد ، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد :
❓یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟
✅ امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.
همهمه‌ای در میان مردم افتاد ؛ چه خبر است امروز !
چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟
نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد..
7⃣ در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود ، پرسید:
❓یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟
✅ امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
8⃣ در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود:
✅ علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط تا هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است .
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت ..
همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌ زده شده بودند که …
9⃣ نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
❓یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت ، فرمود:
✅ علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود .
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود ، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند.
در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به رو به‌ رو چشم دوخت ..
مردم که فکر نمی‌ کردند دیگر کسی چیزی بپرسد ، سرهایشان را برگرداندند ، که در این هنگام مرد پرسید :
❓یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟
نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای حضرت علی مردم به خود آمدند :
✅ علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌ اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.
سؤال کنندگان ، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند.
هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند ، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم .

کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص142.

 2 نظر

داستان_حضرت_امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام

15 آذر 1395 توسط منتظــرطلــوع

✅يك خلاف ، پنج نوع مجازات !

اصبغ بن نباته كه يكى از اصحاب حضرت اميرالمؤمنين ، علىّ عليه السلام است حكايت كند:
روزى عمر بن خطّاب نشسته بود كه پرونده پنج نفر زِناكار را نزد او آوردند تا حكم مجازات هريك را صادر نمايد.
عمر دستور داد تا بر هريك ، حدّ زنا اجراء نمايند.
امام علىّ عليه السلام كه در آن مجلس حضور داشت ، خطاب به عمر كرد و فرمود: اين حكم به طور مساوى براى چنين افرادى صحيح نيست و قابل اجراء نمى باشد.
عمر گفت : پس خود شما هر حكمى را كه صلاح مى دانى صادر و اجراء نما.
امام علىّ عليه السلام اظهار داشت : بايد اوّلين نفر اعدام و گردنش زده شود، دوّمين نفر سنگسار گردد، سوّمين نفر صد ضربه شلاّق بخورد، چهارمين نفر پنجاه ضربه شلاّق و پنجمين نفر را تعزير يعنى ، مقدارى شكنجه نمايند.
عمر و حاضرين در مجلس ، از صدور چنين حكمى بسيار تعجّب كرده ؛ و علّت اختلاف مجازات را براى يك معصيت جويا شدند؟ اميرالمؤ منين علىّ بن ابى طالب عليه السلام فرمود: شخص اوّل مشرك بود و حكم مرد زناكار مشرك با زن مسلمان اعدام است .
شخص دوّم مسلمان بود ولى چون همسر داشت ، زناى او محصنه بوده است و مى بايست سنگسار شود.
شخص سوّم نيز مسلمان بود، و چون ازدواج نكرده بود، حدّ آن صد ضربه شلاّق است .
شخص چهارم غلام و عبد بود و حدّ او نصف حدّ افراد آزاد مى باشد.
و شخص پنجم ديوانه است و بر ديوانه حدّ جارى نمى گردد؛ بلكه بايد او را تعزير و شكنجه نمايند.

وسائل الشّيعة : ج 28، ص 64، ح 16، تهذيب شيخ طوسى : ج 10، ص 50، ح 188.

 نظر دهید »

داستان_معصومین

15 آذر 1395 توسط منتظــرطلــوع

علت بکار بردن لفظ یاعلی
هنگام خداحافظی

از پیغمبر سئوال شد:

یارسول الله،ما وقتی صحبتمون،
یا حرفمون با یکی تموم میشه،
پایان کلاممون،او را به خدا می سپاریم،

به بیان پارسی می گوییم خداحافظ
و به زبان عربی می گوییم فی امان الله

اگر بدون خداحافظی کردن،
در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم،
نوعی بی ادبی می پنداریم.

شما وقتی در معراج با خدا
هم صحبت شدید ،
پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا
عرضه بدارید ، تو را به خدا می سپارم!

آخرین جمله ی رد و بدل شده ،
بین شما و خدا چه بود؟

حضرت فرمودند:
پایان صحبت،
خداوند سبحان به من گفت:

یاعلی
من نیز به خدای خود یا علی گفتم

این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود
یاعلــــــــــی

شمسِ جمـــــــالِ مــــــولا
علــــــی علیــــــــه السلام صلــــــــوات

سخن خدا ص٧١
زندگانی چهارده معصوم ص ۴٩
معراج ص١٣

 نظر دهید »

معجزه امیرالمومنین

12 آذر 1395 توسط منتظــرطلــوع

معجزہ امام علے علیہ السلام:
رڪوع و سجود درخت

ابوزبیر گوید: از جابر بن عبداللہ پرسیدم:

❓آیاعلے(ع)داراے معجزہ یانشانہ هایے بود؟

گفت: آرے سوگند بہ خدا آن حضرت داراے معجزہ هایے روشن بود ڪہ گروههایے در اجتماعات شاهد آنها بودند، جز شخص معاند آن علائم را انڪار نمے ڪند و جز ڪافر ڪسے آنها را ڪتمان نمے ڪند

از جملہ آن معجزات این بود ڪہ روزے در مسیرے با حضرتش همسفر بودیم حضرت فرمود:

برویم تا در زیر سایہ این درخت سدر، دو رڪعت نماز بخوانیم.

ما رفتیم و بہ ڪنار درخت رسیدہ و نشستیم، حضرت مشغول نماز شد و شروع بہ رڪوع و سجود نمود.

ما مے دیدیم آنگاہ ڪہ حضرت بہ رڪوع میرفت درخت سدر نیز بہ رڪوع میرفت و بہ هنگام سجدہ درخت نیز سجدہ مے نمود، و بہ هنگام قیام امام، قیام مے نمود.

چون این منظرہ را دیدیم شگفت زدہ گشتہ و منتظر شدیم تاحضرت نمازش را بہ پایان رساند.

آنگاہ ڪہ نمازش بہ پایان رسید دعا ڪرد و فرمود:
“اللهمٌ صلٌ علے محٌمدوآل محٌمد”
“خداوندا! بر محمد و خاندان محمد درود فرست”

در این هنگام شاخہ هاے درخت، بہ قدرت خداوند بہ سخن در آمدہ و گفتند:
آمین آمین.

سپس فرمود:
“اللهمٌ صلٌ علے شیعة محمٌد و آل محمٌد” “خداوندا! بر شیعیان محمٌد و خاندان محمٌد درود فرست”

در این موقع برگها و شاخہ هاے ضخیم و نازڪ درخت، بہ قدرت خداوند بہ سخن درآمدہ و گفتند:
آمین آمین.

سپس فرمود:
“اللهمٌ العن مبغضي محمٌد و آل محمٌد، و مبغضي شیعة محمٌد و آل محمٌد” “خداوندا! بر دشمنان محمٌد و خاندان محمٌد و دشمنان شیعیان آنان لعنت ڪن”

باز در این هنگام برگها و شاخہ هاے ضخیم و نازڪ مے گفتند:
آمین آمین.

ڪتاب الثاقب فے مناقب

 نظر دهید »

هدف از درس و بحث

08 آذر 1395 توسط منتظــرطلــوع

هدف از درس و بحث

جوامع روايى ما مرتبه نازله قرآن هستند و به حكم محكم خود قرآن حكيم كه ، قل كل يعمل على شاكلته هر كس مطابق آن چه را كه دارد، آن قدر كه هست عمل مى كند، اثر او، نمودار دارايى اوست
قرآن نمودار دارايى خاتم الانبياء (ص )و نمودار دارايى حقيقت عالم حق سبحان مى باشد.
يعنى همان طورى كه خداوند غير متناهى است ، صمد است الصمد ما لا جوف له كتابش هم صمد است لا جوف له
و خاتم انبياء، در نبوت صمد است ، يعنى ديگر جاى خالى ندارد كه كسى بيايد نبوتش را پر كند.
انبياى قبلى نبوت صمدانى نداشتند، كتاب ايشان كتاب صمدانى نبود كه پر باشد.

در نبوت ، حضرت خاتم انبياء صمد است
جاى خالى ندارد كه كسى نبوتش را پر كند، قرآن صمد است و نبوت خاتم انبياء، صمد است و همان طور كه حق (سبحان )صمد است ، قرآن هم صمد است
قل كل يعمل على شاكلته و قرآن ، نمودار دارايى گوينده اش است
لذا آن را نهايتى نيست

و ما اين همه را مى خوانيم تا به مطالب شامخه معارف انسانى ، يعنى كتاب و سنت آگاه شويم ، اگر عارفى ، حكيمى ، عالمى ، اهل قلمى ، فرمايشاتى دارد، حقيقتش اين است كه :

هر بوى از مشك و قرنفل شنوى
از دولت آن زلف چو سنبل شنوى
گر نغمه بلبل از پى گل شنوى
گل گفته بود، گر چه ز بلبل شنوى

اگر ديگران حرفى - به نظم و نثر - دارند، از اين منطق وحى منشعب شده است و اگر طلبه بخواهد درسش طورى باشد كه عوامل لفظى و معنوى را ياد بگيرد و از قرآن و رواياب بى خبر باشد، پس براى چه دارد درس ‍ مى خواند ؟در راه تكامل خودش به كجا مى خواهد برسد ؟و هدف چيست .

________________________
فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي روحی فداه

 نظر دهید »

پیام تسلیت

07 آذر 1395 توسط منتظــرطلــوع

سلام بر خاتم مهربانى و عشق! سلام بر او که گام‌های مهتابی‌اش شب‌های جهل بشر را به جاده‌های راستى کشاند!

فرا رسیدن دهه آخر ماه صفر ، ایام سوگواری رحلت پیامبر نور و مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) و شهادت سبط اکبرش کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) و همچنین شهادت امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا(ع) را به ساحت مقدس امام زمان (عج) ، تسلیت عرض می نماییم.

 2 نظر

عزت واقعی

07 آذر 1395 توسط منتظــرطلــوع

اگر عزت واقعی میخواهیم باید در راه پیامبر قدم بگذاریم
تبرک جستن مردم از آب وضوی پیامبر و اعتراف ابوسفیان به عزت واقعی ایشان

رهبرانقلاب: پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله ده سال حکومت کرد، اما اگر بخواهیم عملی را که در این ده سال انجام گرفته، به یک مجموعه پُرکار بدهیم تا آن را انجام دهند، در طی صد سال هم نمیتوانند آن همه کار و تلاش و خدمت را انجام دهند! اگر ما کارهای امروزمان را با آنچه که #پیغمبر انجام داد، مقایسه کنیم، آنگاه میفهمیم که پیغمبر چه کرده است. اداره آن حکومت و ایجاد آن جامعه و ایجاد آن الگو، یکی از معجزات پیغمبر است.

آن مردمی که ده سال با او زندگی کردند، روزبه‌روز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دلهایشان عمیقتر شد. وقتی در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس - عموی پیغمبر - به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو میگیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شده‌اند تا قطرات آبی را که از صورت و دست ایشان میچکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسری و قیصر - این پادشاهان بزرگ و مقتدر دنیا - را دیده‌ام؛ اما چنین عزّتی را در آنها ندیده‌ام.
آری؛ عزّت معنوی، عزّت واقعی است؛ «وللَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ مؤمنین هم اگر آن راه را بروند، عزّت دارند.۸۰/۲/۲۸

 2 نظر
  • 1
  • 2

منتــــــظرِطلــــــــــوع

مهدویت امام زمان (عج)

تدبر در قرآن

آیه قرآن

آمار

  • امروز: 722
  • دیروز: 1069
  • 7 روز قبل: 2538
  • 1 ماه قبل: 3486
  • کل بازدیدها: 101808

لینک های مفید

  • سایت مدرسه فاطمه الزهرا{سلام الله}قم
  • صفحه فرهنگی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس