فرهنگ عاشورا بهترین الگوی سبک زندگی اسلامی
پیوند: http://blog-682.kowsarblog.ir/
سبک زندگی عاشورایی نقشه راه سبک زندگی اسلامی
واقعه عاشورا زمانی رخ داد که سبک زندگی اسلامی رو به فراموشی بود
امام خمینی (رحمت الله علیه) فرمودند «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین انقلاب قرن بیستم، تنها یک تحول سیاسی و تغییر نظام حکومتی نبود، بلکه تحولی اساسی در ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانیان بوده و است. انقلابی که با فرهنگ عاشورایی آغاز شده و همچنان با زنده نگه داشتن نام عاشورا و فرهنگ متعالی آن پابرجا و مقتدر خواهد ماند.
عاشورای حسینی قریب 1400 سال پیش برای زنده نگه داشتن اسلام، برپایی نماز، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله و مبارزه بین حق و باطل پیش آمد. عاشورا بعد از انقلاب الهی و وحدانی حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) در عربستان، درست زمانی که سبک زندگی مردم از شاخصه های اصلی اسلام به سوی تجمل ، مادی گرایی، قدرت طلبی … پیش می رفت رخ داد تا همیشه تاریخ پیروان دین مبین اسلام برای شناخت حق از باطل، انتخاب نوع و سبک زندگی، درک مفاهیمی چون ایثار،صبر، روایت گری، الگویی بی بدیل و فرا زمانی داشته باشند.
اگر عاشورا را صرفا یک رخداد نپنداریم و به آن به صورت یک فرهنگ متعالی نگاه کنیم، خواهیم دید که از عمق وجود این فرهنگ میتوانیم به “سبک زندگی عاشورایی” برسیم؛ سبکی که در آن شاخصههایی چون شناخت حق از باطل، ارجح کردن مرگ با عزت بر زندگی با خفت، زیر بار حرف ناحق نرفتن، ایثار، بصیرت، حجاب و عفاف، اطاعت از ولایت و ولایتمداری و تسلیم بودن در برابر خواست خدا، جوانمردی و اخلاص دیده می شود.
ملزومات یادآوری سبک زندگی عاشورایی در جامعه دیده می شود!
اکنون هم اگر از دریچهای دیگر به دنیای امروزی برگردیم و انقلاب اسلامی را در قرن بیستم بزرگ ترین انقلاب وحدانی برگرفته از فرهنگ عاشورایی بدانیم، متوجه این مطلب خواهیم شد که چه بخواهیم و چه نخواهیم سبک زندگی و نوع نگاه مردم با دوران اولیه انقلاب و شاخصههای یک جامعه اسلامی فاصله ها گرفته است و باید بار دیگر عاشورایی عمل کنیم تا بتوانیم، ویژگی های یک کشور انقلابی با مردمی مسلمان را احیا کنیم.
۱) تجملگرایی
در زندگی روزمره ما تجملگرایی و مادینگری در مفاهیمی چون اسراف، چشم و هم چشمی، بی بند و باری، مبارزه با امر به معروف و نهی از منکر، نادیده گرفتن ارزشهای معنوی بر ارزشهای ظاهری و متأسفانه در برخی از مواقع دین گریزی دیده میشود.
این موارد که در واقع ابتدا در زیرپوست شهر و اکنون در لایه های بیرونی شهر و روستاها دیده میشود، حتی در مناسک و مراسم معنوی و مذهبی ما رخ مینماید. یکی از این مراسم که در آن بریز و بپاشهای بی حد و اندازه دیده میشود، دهههای عزای حسینی است. گواه این مدعا را میتوانیم در دهه اول که شور و انگیزهها برای برپایی هیئتها و پذیرایی از هیئتیان بیشتر است دید. از اسراف که بگذریم تغییرات غیر اسلامی در نوع پوشش و آرایش بانوان و تغییرات شگرف و بدعتهای عجیب در مراسم و نوحه های حسینی نمود بارزی دارد.
متأسفانه هفتههای تقویم را غافل از ویژگیهای فرهنگ عاشورایی میگذرانیم و در دهه محرم آگاهانه آن را نادیده میگیریم. ده روز اول ماه محرم اگر در خیابانها تردد کنید، در هر گذر شاهد دور ریخته شدن انواع غذاها، پخت انواع شله زرد، حلوا، .. هستیم.
۲) مادیگرایی و دنیاطلبی
در معابر و خیابانها عبور و مرور مردمانی را به نظاره مینشینیم که با بهترین و شیکترین البسهها را بر تن دارند و گویی که برای جلوهگری نه برای عزاداری به خیابانها ریخته و روزهای قبل از ماه محرم را به خرید انواع شالها و لیاسهای عزا پرداختهاند و تمام اینها نماد اسراف و تجملگرایی است.
غافل از این که حسین بن علی (علیهماالسلام) در میدان مبارزهای که اینک ما سالیان سال است یاد و خاطره آن را پاس میداریم با چه نگاه متعالی رخت جنگ برتن کرد و برای حفظ ماندن از دست درازی نامردمان کهنهترین البسهها را بر تن کرد! آری صاحب این عزاداری و خانههای عزا حتی کفن نداشت و ما در مراسمش به مهمانی جلوهها می رویم!
۳) رنگ باختن حیا و حجاب در جامعه ، حتی در عزای حسین (علیه السلام)!
حضور نامتعارف بانوان بد حجاب در مراسم عزای حسینی در خیابانها دیگر جای اعتراض ندارد که باید چون معضلی آسیب شناسی شود. جایی که بانوی حاضر در کربلا هنگام خروج از خانه در حیطه غیرت برادرانش خیابانها را طی میکرد؛ چه محلی از اعراب دارد که اکنون مدعیان زینبمدار کسانی که در عزای او شریک و بر مصیبتش اشک میریزند! با بدعتی عجیب در نوع پوشش و آرایش های مخصوص عزا!! قدم در خیابان میگذارند.
یکی نیست از این باوان بپرسد که این زینب (سلام الله علیها) نبود که برای نداشتن حجاب در اسارت؛ سالها اشک ریخت و مو سپید کرد؟
آیا آقای ما مهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر مصیبت عمه بزرگوارش اشک نمیریزد؟
این حجاب فاطمی است که برخی از بانوان ما در عزای حسینی دارند!؟ یا عزت و شرافت زینبی است که آنها را این گونه در خیابانها در کنار صف عزاداران عاشورا چنان قرار میدهد که خواه و ناخواه عرصه گناه و معصیت را برای مردان فراهم میکنند؟
آیا زینب (سلام الله علیها) در عزای برادرش محفل های عزاداری و ذکر مصیبت در خانهها برپا نکرد!؟ بد حجابی، آرایش ، حضور در خیابانها در شلوغ ترین روزها و.. بدعتی است که نمیتوان گفت به تازگی بلکه باید عنوان کرد چند دهه =ای است که در مراسم عزاداری ها دیده می شود.
۴) گم شدن مصادیق حق و گرفتن جانب ناحق!
متأسفانه در این ایام برای رسیدن به آنچه می خواهیم در برپایی بی نظیر هیئت، چه حقهایی که ناحق نمیکنیم و چه حرفهایی که میزنیم و چه بدعتهای که در ایجاد میکنیم در حالی که امام حسین (علیه السلام) قیام کرد تا حق ناحق نشود.
گویی فراموش میکنیم که عاشورا، تابلوی بی نظیری محبت بود و بس. در واقع عاشورا تبلور، سبک زندگی محبت محورانه نسبت به اطرافیان و نزدیکان بوده است که نمادهای آن را میتوانیم در احترام به بزرگتر و پیشی نگرفتن اصحاب و اهل بیت از امام (علیه السلام) اشاره کرد اما متأسفانه برای بزرگداشت مقامی که مهر و محبت، انسان دوستی سر لوحه رفتار و گذشت اخلاق کریم خاندانش بود، چه دلها که میشکنیم و چه حرمتها که ندیده میگیریم.
۵) کم توجهی به نماز جماعت و اقامه اول وقت نماز
کمی از محرم فاصله بگیریم، چه سخت است که بگوییم: در جامعه اسلامی گاهی فراموش میکنیم که هدف از خلقت انسان ذکر پروردگار و عبادت او بوده است. تمام کارها را انجام میدهیم و با خیالی راحت به نماز و عبادت میبپردازیم اما فرهنگ عاشورایی به ما یاد میدهد در میدان مبارزه آنجا که برای زنده ماندن میجنگی به همه چیز بگو «اول نماز بعد کار» که خوشبختانه نماز ظهر عاشورا تداعی کننده این فرهنگ است که باید گسترش یابد. اگر «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را قلبی قبول داریم باید این نمازهای ظهرعاشورا را به تمام نمازهای یومیه تعمیم داده و هر روز نمازی عاشورایی برپا کنیم.
۶) احترام به بزرگتر و رعایت حال کوچکتر
احترام به اعضای خانواده مخصوصا کوچکترها و دختران خانواده، حفظ شأن و مرتبت بانوان را در هیاهوی عاشورای حسینی میتوان به بهترین صورت ممکن دید. این درحالی است که در خانوادههای ما هنوز در لحظههای خاص برای کودکان نه تنها محلی از احترام قائل نمیشویم که حتی با برخوردهای نادرست در نهادشان تأثیرات منفی و بینان شکنی را باقی میگذاریم.
۷) سهم بندی برای ایثار، ایثارگران شناسنامه دار
ایثار برایمان مفهومی است که فقط در خصوص برخی از افراد به فعل تبدیل می شود و گاهی با نگاهی متفاوت به ایثارگران مینگریم گویی آنها تافتهای جدا بافته هستند و ما فاقد ملزومات لازم برای رسیدن به آن بزرگوارانیم. در حالی که ایثار و فداکاری در فرهنگ عاشورایی حد و مرزی ندارد و سن و سال مشخصی و آیین و مذهب خاص را در بر نمیگیرد. نوزاد شش ماه به آن اندازه ایثار را معنی میکند که حبیب بن مظاهر و اولاد امام حسین (علیه السلام) تبلوری از ایثار را به نمایش میگذارند که سایر لشکر خوبان و در این میان فقط در یک مورد رقابت دارند آن هم تقدم بر ایثار است که این خود نکتهای ناب به شمار میآید چرا که ایثار یعنی دیگران را بر خود ارجح داشتند و درپارادوکسی زیبا در ایثارگری نقض این قانون مفهوم دیگری دارد!
٨) کم طاقتی و گردن کشی برای خدا
صبر بر مصیبت را حضرت زینب به زیباترین صورت ممکن معنا بخشید، صبر یعنی آنچه از سمت خدا می آید آن قدر زیبا باشد و به چشم نواز است که جای هیچ بحثی را باقی نمیگذارد.
۹) کاروان حسینی، نخسین مدرسان روضه خوان و مرثیه ساز واقعه عاشورا
زینب (سلام الله علیها) در کنار صبر روایتگری را به احسنترین صورت ممکن به ما آموخت تا بدانیم در یادآوری و مرور واقعه عاشورا و واقعههای برگرفته از فرهنگ عاشورایی چگونه عمل کنیم و چگونه قهرمانان عرصه دفاع از حق را معرفی کنیم کاری که مداحان و ذاکرین اهل بیت باید بیاموزند.
۱۰) و فرهنگ نامه عاشورا صفحات پایانی ندارد
و از فرهنگ عاشورا هر چه بگوییم کم است و هر چه بنگاریم باز کلمات قاصرند؛ به هر حال امام حسین (علیه السلام) اسوه کامل و الگوهای همه جانبه برای زندگی فردی، اجتماعی و روشهای اخلاقی، عبادی و سیاسی امت اسلامی است و در این زمانه که نیاز به بازسازی ایمانی و فرهنگی داریم توجه به ابعاد مختلف وجودی این امام همام ضروری به نظر میرسد اگر به جایی برسیم که چون امام سوم شیعیان زندگی کردنمان برای رضای خدا باشد میتوانیم بگوییم که خواست پیر فرزانه انقلاب را در زنده نگه داشتن اسلام با محرم و صفر، برآورده کردهایم؛ چرا که سبک زندگی عاشورایی الگو و معیاری برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی است.