یک کوچه بود......
07 آذر 1395 توسط منتظــرطلــوع
آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده
بی کس شدی و ناله تو بی اثر شده
پیش حسین(ع) سرفه نکن آه کم بکش
خون لخته های روی لبت بیشتر شده
یک چشم خواهرت به تو یک چشم بین تشت
تشت مقابلت پر خون جگر شده
از ناله ها زینب(س) تو هول کرده است
گویا که باز واقعه ی پشت در شده
ای وای از مصیبت تابوت و دفن تو
وای از هجوم تیر و تن و چشم تر شده
میگفت با حسین(ع) وقت دفن ابالفضل(ع)
این تیر ها برای تنش دردسر شده
موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر
دوران غربت حسن(ع) این گونه سر شده
یک کوچه بود موی حسن(ع) را سپید
یک اتفاق بود که او را شهید کرد