ذوق در عرفان
فرق ذوق در لغت با ذوق در اصطلاح عرفان
در اینجا سزاوار است متذکر شویم که ذوق در اصطلاح اهل لغت اعنی همان ذوقی که ما اکنون در صدد بیان آنیم غیر از ذوق در اصطلاح عرفان است
زیرا ذوق در میان اهل لغت به معنی چشیدن است اما ذوق در اصطلاح اهل تحقیق به معنی دارا شدن انسان اسمی از اسماء الله تعالی را است.
بدین معنی که انسان مظهر اسمی از اسماء الهی گردد و بتواند به اذن الله مطابق سلطانِ آن اسم کار خدایی کند ، مثلا در غیر تصرّف کند
چنان که عیسی روح الله واجد یعنی ذائق اسم شریف محیی و شافی بوده که مرده زنده می کرد و اکمه و ابرص را شفا می داد. شیخ محی الدّین عربی در فصوص الحکم و قیصری در شرح آن و مولی صدرا در حکمت متعالیه و همچنین در بسیاری از مسطورات عالیه ، کلمه ذوق را به کار برده اند و مرادشان از آن ، همین اصطلاح اهل تحقیق است>
از آن جمله عبارت جناب علامه قیصری در شرح فص هودی فصوص الحکم است که به نحو مستوفی ذوق را معنی نموده و فرموده است:” المراد بالذوق ما یجده العالم علی سبیل الوجدان و الکشف لا البرهان و الکسب ، و لا علی طریق الأخذ بالایمان و التقلید فانَّ كلاً منهما و ان کان معتبراً بحسب مرتبته لکنّه لا یلحق بمرتبة العلوم الکشفیة اذ لیس الخبر کالعیان “
یعنی مراد از ذوق آن چیزی است که عالم بر سبیل وجدان وکشف دارای آن میشود و نه فقط به صرف برهان و کسب ,و نه فقط به طریق اخذ به ایمان و تقلید
زیرا هریک برهان و کسب و اخذ به ایمان و تقلید اگر چه به حسب مرتبه ی خود معتبر بوده و لازم است لکن به مرتبه ی علوم کشفیه ملحق نمی شود چرا که خبر گرفتن مانند مشاهده نمودن نیست
به تعبیر دیگر مراد از ذوق آن است که انسان باید هرحقیقت را به لحاظ ادراک عینی آن دریافت نموده و بچشد نه اینکه فقط به مفاهیم کلی و معانی انتزاعیه آنها علم حصولی پیدا کند..
_____________________
#شرح_مراتب_طهارت
جلددوم
استادصمدی آملی حفظه الله
.